۱۳۸۹/۰۹/۰۸

من و تولوز

ماجرا از آنجا شروع شد که یک شب همشیره در خانه را باز کرد و من فقط صدای جیغ می‌شنیدم. از کف دستم بزرگتر بود البته. اولین کاری هم که کرد، پیدا کردن مستراحش بود!
همین، مهرش را به دلم نشاند!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر